به مناسبت روز پژوهش
امیر منصوری: پژوهشها معماری نمایشی است . . . یک خط درباره معماری ایرانی اسلامی نداریم
امیر منصوری معتقد است؛ تا زمانی که پژوهشها کاربردی و بر اساس نیازهای روز جامعه انجام نشود حوزه پژوهش در بخش معماری رشدی نخواهد کرد و صرفا نمایشی و بیمحتوا است.
در هر رشته و زمینه علمی ابتدا به ساکن نیاز به اطلاعات و تحقیقات کافی است تا ابزار کار فراهم گردد. از این رو بخش پژوهش یکی از بنیادیترین بخشهای هر رشته و موضوعی است. گفتگوی زیر به مناسبت روز پژوهش با سید امیر منصوری استاد دانشگاه با تخصص "معماری منظر" درباره شرایط و زمینه پژوهش در سطح حرفهای و دانشگاهی است که در زیر میخوانید.
جایگاه پژوهش در حوزه معماری را چطور ارزیابی میکنید؟
پژوهش در حوزه معماری با وضعی اسفانگیز رو به روست. معماران اهل کار اجرایی و عمل هستند و کمتر تن به پژوهش میدهند؛ زیرا که در حوزه پژوهش پولی به دست نمیآورند. کارفرمای حوزه پژوهش دولت است و اعتباراتی که برای بخش پژوهش در اختیار دارد، در جهت خواستههای مدیران هزینه میکند نه نیاز بازار. ما شعاری داریم که در آن میگوییم همه باید به دنبال معماری شهر ایرانی اسلامی باشند اما تا به حال یک خط مطلب رسمی و مرجع درباره این موضوع نوشته نشده است و توضیح درستی برای کلمه ایرانی اسلامی وجود ندارد. و یا هویت که برای همه استانها و شهرها مسئله مهم امروزی است اما در مورد این موضوع نیز مطلب جامعی نوشته نشده است و یک خط کتاب منتشر نشده است. تنها پژوهشهایی که اشخاص به واسطه احساس مسئولیت و با هزینه شخصی خودشان انجام میدهند در دست است که درستی و نادرستی آن نیز مورد بررسی قرار نمیگیرد. دستگاه دولتی پژوهشهای تکثیری و بیمحتوی انجام میدهد و پژوهشها اغلب نمایشی است و نه بنیادی و کاربردی و توسعهای.
تا چه اندازه دولت برای بخش پژوهش هزینه میکند و به نظر شما این هزینهای که انجام میشود نیاز این بخش را تامین میکند یا خیر؟
دولت ما پژوهش را یک بودجه بلاتکلیف و بیصاحب میشناسد که هر جور میشود هزینهاش کرد اما معیار مشخصی برای انتخاب پژوهشگر و موضوع پژوهش وجود ندارد. این موضوع به نادانی مدیران بر میگردد. آنها اهمیت و ضرورت پژوهش را کم رنگ میدانند و در عین حال مکانیزمهای اختصاصی پژوهش را بلد نیستند.
در دانشگاهها شرایط کار پژوهش چگونه پیش میرود؟
در دانشگاه که تا لیسانس هیچ پژوهش جدی در کار نیست. در مقطع ارشد و دکتری پژوهش حساب میشود که بایستی در این دوره برای دانشجو و دانشگاه بودجه اختصاصی تزریق شود. اما این بودجه بیهوده هدر میرود و خرج سفرهای خارجی رییس دانشگاه و غیره میشود. باید آن بودجه در اختیار لابراتوار دکتری دانشگاه قرار بگیرد تا برای پژوهشهای بنیادی مصرف شود. تنها دانشگاه است که ابزار کار پژوهش بنیادی را در اختیار دارد و میتواند این کار را انجام دهد اما دانشگاه در عین حال نمیتواند به تنهایی پژوهشهای تقاضا محور را به سرانجام برساند و لازم است ارگانهای دیگر به کمک دانشگاه بیایند. تزریق بودجه برای بخش پژوهش دانشگاه نیز به طور سیستمی انجام نمیشود بلکه روند آن تصادفی و اتفاقی است. مثلا ممکن است بچه من در مقطع دکتری پذیرفته شود و از او حمایت شود. یعنی همیشه از عده خاصی در دانشگاه در بخش پژوهش حمایت میشود. نتیجه این میشود که پژوهشهایی نمایشی و موردی تولید میشود و حمایت از بخش پژوهش به طور سیستمی نیست.
تا چه اندازه از تزهای دانشگاهی بهره برداری میشود؟
در رشته معماری بیشتر تزهای مقطع ارشد و دکتری بایگانی میشوند و یا در کتابخانهها خاک میخورند. البته خیلی نادر به صورت کتاب در میآیند.
یعنی هیچ کدام از تزها به کتاب تبدیل نمیشوند و ضرورت این کار شکل نگرفته است؟
تزها کارهای کوچکی هستند و چندان کارهای برجستهای به شمار نمیآیند که هزینه کتاب شدنشان تامین شود. پژوهشها باید کاربردی باشد و بتواند نیاز شهر را برطرف کند. پژوهش باید خروجی داشته باشد. یعنی باید وزارت مسکن از پژوهشگر بخواهد برای برطرف کردن مشکل فعلان راهکار بدهد و هزینه تحقیق را به این شکل فراهم کند که چنین سیستمی وجود ندارد.
وضعیت کتابهای حوزه معماری چگونه است؟ آیا سرنوشت بهتری نسبت به بخش پژوهش دارند؟
کتابهایی که در حوزه معماری چاپ میشوند اغلب نتیجه پژوهش مرتبط با زمینه نیستند و با بیاعتنایی رو به رو میشوند. مگر اینکه نویسندههای آن شناخته شده باشند که آن هم تبدیل به منبع سوال کنکور میشوند. در این حوزه بهرهبرداری زیادی شده است. کتاب پر فروش میشود نه به این دلیل که کسی به آن نیاز دارد بلکه به این دلیل که منبع کنکور است. خیلی از کتابها به این ترتیب به کولاژ تبدیل میشوند. چسباندن موضوعات و مسائل به هم که نیاز جامعه امروزی هم نیست کتابهای کنکور را تشکیل میدهد. به این ترتیب کتاب معماری مخاطب ندارد چون محتوای آن بر اساس نیازها تامین نمیشود. کتابها و پژوهشها بی ارتباط به سوالها و نیازهای روز جامعه هستند. البته این مسئله مطلق نیست اما به جرات میتوان گفت 90 درصد چنین است. به این دلیل که جنبه کاربردی کار از میان برداشته شده است.
راهکار شما برای گذر از این بن بست در حوزه پژوهش چیست؟
در جامعه علمی چیزی به نام مقاله وجود دارد که مقالات علمی است و در مجلهها منتشر میشود. این بخش بسیار مهم است. مقالهها سند علمی محسوب میشوند. چون ارزیابی و داروی میشوند. دست کم با نظر هیئت تحریریه یک مجله تخصصی داوری و ارزیابی آن صورت میگیرد. در درجه دوم نیز مخاطبهایی که آن را میخوانند درباره آن داوری و نقد میکنند که میتوان گفت در میانشان متخصص نیز وجود دارد. به همین دلیل مقالات به روزتر هستند، کنترل کیفی روی مقالهها صورت میگیرد و مهمتر از همه این که کاربردی هستند. در جامعه ایران بر خلاف جوامع پیشرفته ملاک کتاب است اما در کشورهای دیگر ملاک اصلی به همین دلایلی که گفتم مقاله است و اهمیت به مقالات میتواند کمک بزرگی در حوزه پژوهش و شرایط حاکم بر آن باشد.
چشم انداز بخش پژوهش را چطور ارزیابی میکنید؟
اگر بخواهیم به طور کلی مشکل پژوهش را بررسی کنیم باید بگوییم کلا در کشور ما مدیران پژوهش، به مشکلات و مسائل پژوهش آگاه نیستند. در واقع باید بگوییم آنها پژوهشگر حرفهای نیستند. استاد دانشگاه تخصص آموزش دارد. مدیران پژوهش هم باید پژوهشگر باشند. دست کم این حوزه را به خوبی بشناسند. آدمهایی باشند که پژوهش برایشان امری تفننی نباشد. در حالی که الان برعکس است و مدیران پژوهش کار مطالعاتی برایشان کار اصلی نیست و جنبه تفننی دارد.
نتیجه این که حوزه پژوهش بدون حامی میماند و هر روز عقبتر است. متاسفانه مدیران ارشد و میانه ما در حوزه پژوهش خودشان پژوهشگران حرفهای نیستند.
تذکر : استفاده از مطالب وب سایت ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) فقط با ذکر منبع و لینک بلامانع است . کلیه حقوق، محتوا و طراحی سایت متعلق به وب سایت ستاوین میباشد. در غیر این صورت مراتب از طریق مراجع قانونی پیگیری خواهد شد .
دوستان و همراهان عزیز ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) ، با نظرات و پیشنهادات سازنده خود ما را در ارائه هر چه بهتر مطالب و اهداف مان، که همانا ارتقا جایگاه و فرهنگ معماری می باشد ، یاری کنید . منتظر دیدگاه های شما عزیزان هستیم . . .
منبع: سرویس معماری هنرآنلاین
ترجمه شده توسط تحریریه ستاوین