کوتاه از «آلخاندرو آراونا»، برنده جایزه پریتزکر ٢٠١٦
رویکرد مشارکتی و خلاقانه در طراحی معماری
لاله حلاج: شاید بتوان گفت معماری از جرگه هنرهایی است که بیش از سایر حرفهها و هنرهای مصنوعه با کالبد و روح مردم در ارتباط است؛ اثر معماری، چه در قالب مکانی برای زندگی (خانه) و چه ابنیه عمومی شهر، مخاطبی جز مردم ندارد. شهر و تمام متعلقاتش قائم به ذات وجودی انساناند و آن زمان که شهر سکنهای نداشته باشد، عملا مفهوم و معنای خود را از دست خواهد داد. در این معنا درنظرگرفتن آرامش و آسایش مردم به عنوان والاترین آرمان از آفرینش اثر معماری، امری بدیهی مینماید. معمار در مقام خالق معماری، رواست رضایت و آسایش کارفرما را در مرتبهای برتر از سایر عوامل در نظر گیرد و با اتکا به دانش و هنر خویش، آنچه کارفرمایش (یا کاربر) از وی طلب میکند، به او عرضه دارد. بهیقین در سایه حصول این امر، معماریای بدیع و زیبا چنانکه شایسته طبع والای انسانی است، به منصه ظهور میرسد و اثری جاودانه (که برای سالها مانا و پایاست) خلق میشود. بر این اساس در یکی از متداولترین روشهای شناخت، اثر معماری میتواند نتیجه تعامل بین معمار و مخاطبانش تلقی شود؛ به عقیده آکرمن (مورخ حوزه معماری) دستهای از معماران چنین میپندارند که باید اثری را در اختیار کارفرما قرار دهند که فکر میکنند برای او خوب و مفید است و درواقع معمار بهتنهایی شکلدهنده فرم معماری است.
دسته دیگر، معمارانی هستند که معتقدند باید آنچه را کارفرما میخواهد به او ارائه داد که البته در اکثر مواقع، نتیجه آن پذیرفتن بیچونوچرای خواسته کارفرما و معماریای است که شاید بتوان از آن به معماری «کوچهبازاری» تعبیر کرد. طیفی از معماران هم هستند که همه انسانها را دارای عملکرد و نیازهای یکسان دانسته و محصولات و صنایع استانداردی برای این خواستهها تولید میکنند که اثر معماری نیز جزء این استانداردهاست. معروفترین نقلقول در این باب از لوکوربوزیه، معمار پیشرو سبک مدرن، است که میگوید: «من یک ساختمان واحد را برای تمام ملل و هر نوع اقلیمی پیشنهاد میکنم». در کنار نظراتی که بهطور خلاصه به آن اشاره شد، دیدگاهی وجود دارد که معمار و کارفرما را در مقابل هم قرار نداده بلکه هر دو را در زمره مردم به رسمیت میشناسد و به اعتبار نتیجه، معماری با مردم شکل میگیرد. این نوع مشارکت بین معمار و مخاطبانش، بنیاد نوعی از نگاه را پی میریزد که شاید بتوان آن را «معماری مشارکتی» نامید.
«اگر در طراحی قدرتی وجود داشته باشد، آن چیزی نیست جز قدرت آمیختن و تلفیق؛ هرچه مسئله پیچیدهتر باشد، نیاز به سادگی بیشتر است...» شاید زمانی که آراونا این جملات را در کنفرانس ١TED به زبان میآورد تصور نمیکرد دو سال دیگر برنده جایزه پریتزکر باشد. آلخاندرو آراونا٢ متولد ١٩٧٦ در سانتیاگو شیلی است. وی در سال ١٩٩٢ از دانشگاه کاتولیک شیلی(Universidad Católica de Chile) فارغالتحصیل شد و در سال ١٩٩٤ دفتر معماری خود را پایه نهاد. آراونا از سال ٢٠٠٠ تا ٢٠٠٥ کسوت استادی دانشگاه هاروارد را داشته و در مجامع حرفهای و آکادمیک سوابق بسیاری دارد. او بین سالهای ٢٠٠٩ تا ٢٠١٥ از اعضای هیأت داوری پریتزکر بود. همچنین به عنوان دبیر بیینال ٢٠١٦ ونیز معرفی شده است. آراونا یکی از بنیانگذاران گروه معماری ELEMENTAL در سانتیاگو شیلی است و آثار ساختهشدهای در شیلی، مکزیک، آمریکا، چین و سوئیس دارد؛ طرحهایی خلاقانه که رفع نیاز کاربران فضا، در اولویت طراحی آنها قرار دارد.
آراونا معماری است که مسائل موجود زندگی شهری در پروسه طراحی را با مشارکتدادن مردم به بهترین شکل ممکن حل میکند. آلخاندرو در آغاز روند طراحی، صورت مسئله را تغییر میدهد و محدودیتهای پروژه را به فرصتی برای ارائه مطلوبترین راهحل تبدیل میکند.
وی از جرگه معمارانی است که توجه به نیازها و خواستههای مخاطبان طرح را در اولویت قرار داده و از همان ابتدای مرحله طراحی بر محور مطلوبیت و پاسخدهندگی طراحی فضا برای کاربر عمل میکند. شاید پروژه خانههای نیمهساخت وی در ایکیکه٣ (شهری بندری در شیلی) نمونه جالب و آموزندهای از پرداختن به مسائل کاربران فضا و ارائه راهکاری مناسب و درخور برای آنان باشد. در این پروژه از وی خواسته شده بود برای اسکان صد خانوار که به صورت غیرقانونی در نیمهکتار از زمینهای مرکزی ایکیکه سکنی گزیده بودند، با بودجه ١٠هزاردلاری، خانه بسازد. این بودجه شامل خرید زمین و تأمین زیرساختها برای خانههایی با متراژ حداقل ٤٠ مترمربع بود. او بین طراحی خانههای مجزا که تنها ٣٠ خانوار را در خود جای میداد و خانههای ردیفی که گنجایش ٦٠ خانوار را داشت، تنها راه را در ساختوساز در ارتفاع یافت؛ موضوعی که ساکنان بهشدت با آن مخالف بودند چراکه در آینده امکان توسعه خانههای کوچک آپارتمانی را نداشتند. در نتیجه کاری که آلخاندرو انجام داد، دخیلکردن ساکنان خانهها در جریان محدودیتهای پروژه بود. وی تصمیم گرفت نیمی از یک خانه ٨٠متری را که خانوارها قادر به ساخت آن نبودند، بسازد و نیم دیگر را خالی بگذارد تا هر خانوار به اقتضای شرایطش در آینده اقدام به تکمیل آن کند. درواقع وی ساختاری برای طرح، ارائه داد و خانوادهها ایدههای خود را در قالب آن چارچوب در طول زمان پیاده کردند. آلخاندرو پاسخ به سه تهدید مقیاس، فرصت و کمبود منابع را در این پروژه بهخوبی ارائه میکند: «بهکارگرفتن قابلیت ساختوساز خود مردم».
بنابراین وی افزایش جمعیت زاغهنشین را نه مشکل، بلکه خود آنها را تنها پاسخ به مسئله موجود تصور میکند. در پروژههای دیگر نظیر مرکز نوآوری آنجلینی نیز، وی برخلاف چارچوبهای موجود به جای هسته مرکزی که ارتباطات و تأسیسات را دربر میگیرد، فضای گشایشی در میان ساختمان ایجاد میکند تا هم ارتباطات بصری افزایش یابد و هم با تنظیم میزان نور ورودی به ساختمان، پایداری آن را تأمین کند. همچنین در پروژه بازسازی خرابی ناشی از سونامی ٢٠١٠ شیلی، بار دیگر به سراغ ساکنان منطقه رفته و در جلسهای از آنها درباره مشکلات و راهحلهای پیشنهادیشان نظرسنجی میکند و نتیجتا جنگلکاری بین دریا و محدوده ساختوساز را بهعنوان راهکار مطلوب بر میگزیند و برای مقابله با واقعه طبیعی سیل، از خود طبیعت بهره میگیرد.
آنچه آراونا را متفاوت میکند، نوع نگاه خلاقانه وی در مقوله طراحی است؛ برای او محدودیت، معنایی ندارد و از محدودیتها به نفع طراحی بهره میبرد. او صورت مسئله را تغییر داده، از زاویهای متفاوت موضوع طراحی را بررسی میکند و این آغازی است بر طراحی خلاقانه. از دیگر سو، اعتقاد وی به طراحی مشارکتی با حضور فعالانه کاربران در روند طراحی، به یافتن بهترین و کارآمدترین پاسخ برای طرح موردنظر میانجامد. او معتقد است چیزی که فرم معماری را شکل میدهد، صرفا آجر و سیمان و چوب نیست، بلکه خود زندگی است؛ «قدرت تلفیق در طراحی، تنها راهکار برای قراردادن نیروی زندگی در هسته مرکزی طراحی معماری است».
معماری فاخر و ارزشمند، لزوما معماری تجملاتی و پرشکوه، با تزئینات فراوان و پرهزینه نیست، گاه ساختمانی که با وجود کمترین امکانات و محدودیتهای مالی، با درنظرگرفتن نیازهای کاربران اثر، برای قشر کمدرآمد ساخته میشود، نمود کاملتری از معماری ارزشی و شکوهمند است. بر این اساس شاید بتوان گفت معماری، زمانی مایه فخر است که نیازهای انسان در حوزه ساختوساز را در بهترین شکل ممکن و با کمترین هزینه پاسخگو باشد. آراونا با برخورد منطقی و رویکرد اجتماعی و اقتصادی در طراحی پروژه مسکونی برای بیخانمانها و بررسی چالش جهانی افزایش جمعیت شهرنشین و تأمین مسکن برای زاغهنشینان کمدرآمد، درواقع به یکی از اساسیترین نیازهای انسان که همان نیاز به مسکن است، به شکلی معقول و هنرمندانه پرداخته است. درک عمیق وی از نیازهای مخاطبانش، او را در مقام یک معمار مردمی که ادراک صحیحی از نیازهای اجتماع دارد، قرار میدهد.
آراونا نگاهی متمایز به مقوله طراحی داشته و با مشارکتدادن مردم در پروسه طراحی بهترین پاسخ ممکن را پیشرو قرار میدهد. توجه به پایداری، اقلیم و آفرینش فضاهای دعوتکننده، از ویژگیهای معماری آراونا است. تمام این ویژگیها در کنار یکدیگر، هیأت ژوری جایزه پریتزکر را متقاعد کرد که آلخاندرو آراونا کاندیدای مناسبی برای دریافت جایزه پریتزکر ٢٠١٦ است. آراونا چهلویکمین برنده پریتزکر پرایز٤ و اولین معمار برگزیده از شیلی است. این جایزه را با عنوان نوبل معماری میشناسند و معمارانی که نیازهای روز جامعه را درک کرده و راهحلی مناسب برای آن ارائه کنند، شانس دریافت این جایزه را دارند.
*پژوهشگر معماری و شهرسازی
پینوشت:
١. TED (Technology, Entertainment, Design) is a global set of conferences run by the private non-profit Sapling Foundation, under the slogan “Ideas Worth Spreading”
٢. Alejandro Aravena
٣ . Iquique/Chile
٤. Pritzker Architecture Prize
تذکر : استفاده از مطالب وب سایت ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) فقط با ذکر منبع و لینک بلامانع است . کلیه حقوق، محتوا و طراحی سایت متعلق به وب سایت ستاوین میباشد. در غیر این صورت مراتب از طریق مراجع قانونی پیگیری خواهد شد .
دوستان و همراهان عزیز ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) ، با نظرات و پیشنهادات سازنده خود ما را در ارائه هر چه بهتر مطالب و اهداف مان، که همانا ارتقا جایگاه و فرهنگ معماری می باشد ، یاری کنید . منتظر دیدگاه های شما عزیزان هستیم . . .
منبع: روزنامه شرق , شماره ۲۵۰۲ - ۱۳۹۴ شنبه ۳ بهمن
گردآوری شده توسط تحریریه ستاوین