فرآیند طراحی معماری ، تعامل میان طراح وبهره بردار

مجموعه: رویدادها ، تاریخ انتشار: ۱۵ / ۰۲ / ۱۳۹۵ ، شناسه: ۱۶۵۲ ، بازدید:۵۳۳۳

در این پست با ستاوین همراه باشید تا نگاهی به مقاله ای مفید در باب فرآینـــد طراحـی معمــاری , تعامل میان طـراح وبهـره بردار داشته باشیم . . . 

 

دکتر مهران علی الحسابی : استادیار دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران

 مهندس مهرداد یوسف زمانی : دانشجوی دکتری معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران

تاریخ دریافت مقاله: 88/7/25

تاریخ پذیرش نهایی: 89/4/4

 

به موازات شکل گیری جوامع انسانی، پدیده مشارکت در جهت تقویت روابط اجتماعی متناسب با تنوع نگرش و مکاتب ظهور یافته است که با رشد نهضت های انسان شناختی مشارکت بهره برداران سرلوحه طراحان معماری قرار گرفته و یکی از عوامل مهم در پایداری اجتماعی گردیده است. این پژوهش با معرفی زمینهها و افق های مشارکت و دیرینهاین پدیده درطراحی مسکن، سعی در معطوف داشتن توجهات دست اندرکاران تولید مسکن به بهره گیری از پتانسیل های اجتماعی این مقوله داشته تا شناخت مناسبی برای انتخاب رویکرد منطقی طراحی، در جلب مشارکت فکری قطب های طراحی مسکن بدست آید. از دیگر اهداف مطالعه، سوق دادن سطح مشارکت بهرهبردار از توجه به نیازهای فیزیولوژیکی، به خود یابی، بوسیله طراح است که در این راستا، دسته بندی نیازهای انسانی و نوع مشارکت متناسب با آن، محدودیت ها و دامنههای دخالت طراح و بهره بردار، باز تعریف مقوالت طراحی مشارکتی، از اهداف تحقیق می باشد . سپس با بهرهگیری از مولفهها و اهداف در برگیرنده آنها، ابزار نظر سنجی طراحی و به سنجش گذاشته میشود. در خاتمه عالوه بر کسب عوامل اصلی و تحلیل فرضیهها، به مدلی در برگیرنده روابط ميان عوامل فرآیند طراحی مشارکتی دست می یابیم. مطالعه بر گرفته از بررسی های توصیفی-استنتاجی، کتابخانهای، مصاحبه، سنجش میدانی و تحلیل آماری آنها می باشد. 

 

واژه های کلیدی: مشارکت، قطب های طراحی، مسكن گزيني، قیود طراحی مشارکتی، جدول هدف - محتوی و مدل یابی.

 

همه افراد درجوامع انسانی نیازمند سر پناهی به نام مسکن می باشد و قطعا در پی آنند که درشکلگیری آن نیز دخالت داشته باشند. هر چند که شرایط خاص معاصر  ( با توجه به مسکن گزینی و دیدگاه های طراحان ) این دخالت را در میزان، چگونگی و محتوای مقوله مشارکت بسیار گوناگون نموده است اما مهم اینست که همواره ماهیت وجودی مشارکت مطلوب بوده و حداقل بنیان های مشارکت هم از لحاظ نظری و هم با توجه به معیارهای اخالقی عاقالنه می نمایدMclegon, 1998, 45. .

در این رابطه مباحثی به شرح ذیل قابل تامل است:

 - آیا مشارکت، آرمانی بدوی و تراوش از ذهنهای ساده لوح است یا میتواند در دنیای واقعی به اجرا در آید؟

- آیا اعتقاد به تنوع انسانی و در نتیجه تنوع طراحی  (فضای مسکونی که با انسان و فرد عجین و در هم آمیخته می باشد),  میتواند موانع راه مشارکت را مرتفع ساخته و بر پایدار شدن این مقوله بیفزاید؟

- چه کسی، با چه راهکار و تکنیکی میتواند فضاهای در خور تمامی تنوع ها را فراهم ساخته و با شکل دهی به مصالح، ظروفی )بناهائی( مناسب برای این همه مظروف )انسانهای( متنوع را فراهم سازد؟

با تولد هر مكتب و ايدئولوژي در جهان، متناسب با اصالت وجودي كه به انسان، تاريخ، اجتماع، فرهنگ، اقتصاد قائل هستند، نگرش هايي در پديدهها و توليدات اجتماعي ظهور مي يابد، که مسكن و طراحي آن نيز از اين قاعده مستثني نبوده و در اين تعامل نه تنها فرم، عملكرد، زيبايي و ظاهرساختمان، بلكه نحوه نگرش به كارفرما و سهم وي درفرآيند طراحي، جايگاههاي متفاوتي مي يابد.

ماهيت و گستره زماني و مكاني برخي مكاتب، شايد در هنر، طراحي و دست ساختههاي بشري نمودي نداشته و درموارد فوق به معيارها و دستورالعمل هائي منجر نشود اما درمكتبي چون مدرنيزم، به دليل زير ساخت فكري و ديدگاههايي كه در خصوص مسكن و طراحي آن داشته و همچنين مقطع زماني )كه مترادف با نيازهاي كمي توليد مسكن بوده است(، بسيار سريع و در بستری وسيع رشد نموده و طرفداران بسياري پيدا كرد. اما چون طراحي تنها با نگرش مادي و جسمي، عدم اعتقاد به كثرت و تنوع انسانها و بدون توجه به ويژگي هاي خاص هر بهره بردار شامل: تجارب روانشناختي ، دنياي ادراكات وباورها، نظام ارزشي، شاخصه هاي فرهنگي وعقايد منتج از رفتارهاي محيطي ساكنان صورت مي پذيرفت، بسيار سريع مخالفين و منتقدين فراواني يافته )كه عده اي نيز از مروجين وموافقين اوليه مكتب فوق بودند.( که با نگرشهاي اصالحي سعي در رفع نواقص يادشده داشته بطوریکه اکثرا توجه به بهره بردار را در دستور كار خود قرار دادند.

به تبع آن طراحان معمـاري، ضمن تجديد كار خود قرار دادند. نظر در تعاريف و مفاهيم فضا، معتقدند كه به صورت مجرد نمي توانند تعيين كننده كيفيت فضا باشند. چرا كه كيفيت نهايي، محصول تعامل مستقيم بين كالبد و بهره بردار بوده وعدم توجه بهاین امر در سرنوشت كيفي فضاي مسكوني بسيار زيانبار است. پس با این نگرش پرداختن به فرضیهای تحت عنوان: "رويكرد مشاركتي در طراحي مسكن، بستر و افق هاي جديدي از امكانات، روش ها و زمينه هاي بالندگي را در محيط مسكوني پديد آورده و به دليل امكان همفكري و تصميم گيري بهره بردار، عالوه بر مشارکت بهینه، به ارتقای مطلوبيت فضا، انعطاف پذيري متقابل فضا و بهره بردار، تعلق خاطر و افزايش انگيزه هاي سكونتي بهره بردار خواهد انجاميد"، ضروری می باشد و از این منظر فرضیه های جنبی حول محورهای :

الف: همفکری بهره بردار و اعضاء خانواده وی در جهت شناخت و احاطه نسبت به محیط مسکونی ، رفع معضلات و ناهنجاریهای میان اعضاء خانواده )با درک عرصه ها و حریم های داخل خانه ( و ایجاد زیبایی واقعی و انطباق فضاها با نیازها

 ب: کسب مهارت در نیاز سنجی و تبدیل آنها به کالبد در طراح، امکان تغییر و تعدیل در توقعات و تمایالت نامناسب بهره بردار، ارتقاء توانمندی طراح در برخورد با بهره برداران گوناگون.

ج: ایجاد زمینه ارتقاء فرهنگ مشارکتی و ارتقاء جو تعامل و تحمل نظریات مخالف، روحیه خود جوشی، اعتماد به نفس، مسئولیت پذیری اجتماعی. قابل تامل وبررسی بوده وچارچوب نظری پژوهش را شکل می دهد. متعاقب طرح فرضیه های مذکور، پرداختن به این سوال که »عوامل اصلی و نظری و مدل روابط علی جایگاه مشارکت بهینه )بهره بردار و طراح ( در فرایند طراحی مسکن شخصی ساز چیست؟ « میتواند پژوهش را به ماحصل برساند. بدین منظور مقاله جستجوی خود را با تعابیر و تفاسیر واژه مشارکت ، جایگاه مشارکت ، ضرورت آن در طراحی مسکن، حاالت مشارکت در سابقه مسکن گزینی، نوع مشارکت بین قطب های طراحی، دسته بندی نیازهای انسانی و سطح مشارکت، جایگاه بهره بردار در محدوده های طراحی مشارکتی، دامنه فعالیت دو قطب طراحی )طراح و بهره بردار(، به انجام رسانده است و سپس به استخراج مولفه ها و اهدافی که در طرح سوالات پرسشنامه کارساز باشند، برمی آید، تا پس از تحلیل پاسخ ها و فراوانی آنها و نیل به عوامل شاخص اصلی و نظری، به مدلی که نوع و میزان تاثیرات این عوامل را بر یکدیگر نمایان سازد دست یافت. . . .

 

نتیجه گیری :

با توجه به نتايج پژوهش حاضر مي توان دريافت كه میزان تحصيالت میتواند بر نقش مشاركت كنندگان تاثير منفي داشته و موجب برهم زدن نقش مشاركت كنندگان گردد، در فرآيند طراحي معماري هدايت مشاركت توسط طراح صورت مي پذيرد اما در صورتيكه نقش مشاركت كنندگان تغيير يافته، هدايت فرآيند توسط كار فرما رخ داده كه موجب كاهش مشاركت بهينه )تعدیل توقعات( مي گردد. اما از سوي ديگر میزان تحصيالت میتواند بهبود مراحل اجرایي مشاركت را فراهم و موجب شكل گيري اوليه مشاركت شود، اين فرآيند به نوبه خود بر مشاركت بهينه )تعدیل توقعات( تاثير مثبت دارد

 بهبود مراحل اجرايي مشاركت از يك سو بر شكل گيري اوليه مشــاركت تأثيـر گـذار بوده و با ميانجيگري اين عامـل، موجب مشاركت بهينه شده و نیز با ارتقاء فرهنگ مشاركت، مشاركت بهينه را متاثر مي سازد. نقش مشاركت كنندگان به شرط آنكه مناسب تعريف گردد، از يك سو بر شكل گيري اوليه مشاركت و از سوي ديگر بر ارتقاء فرهنگ مشاركت و نیز از جهتی، بر مشاركت بهينه و بر تعديل توقعات موثر است. بعبارت ديگر، نقش مشاركت كنندگان عالوه بر اينكه بطور مستقیم، بر مشاركت بهينه تاثير دارد از يك سو با ميانجگيري شكل گيري اوليه مشاركت و از سوي ديگر با ارتقاء فرهنگ مشاركت بر مشاركت بهينه مي افزايد

 

مشارکت , قطب های طراحی , مسكن گزيني , قیود طراحی مشارکتی , جدول هدف , محتوی و مدل یابی , فرآیند طراحی معماری , تعامل میان طـراح , بهـره بردار

 

همينطور نقش مشاركت كنندگان عالوه بر اينكه مستقیما بر تعديل توقعات موثر مي افتد و موجب ارتقاء آن مي شود، با ميانجگيري مشاركت بهينه نيز توقعات را اصالح می یابد. شكل گيري اوليه مشاركت توسط مشاركت اعضاء خانواده ارتقا مي يابد، ارتقاء شكل گيري اوليه مشاركت از يك سو بر مشاركت بهينه تاثير دارد و از سوي ديگر ارتقاء فرهنگ مشاركت را نيز به همراه دارد. به بيان ديگر شكل گيري اوليه مشاركت، عالوه بر موجب بهينه سازي مشاركت مي شود، با ميانجگيري آنكه مستقيما ارتقاء فرهنگ مشاركت بهبود این اثر صورت می پذیرد. به طور كلي مشاركت بهينه به همراه اصالح نقش مشاركت كنندگان، ارتقاء مراحل اجرايي مشاركت و شکلگیری منطقی مراحل اولیه مشارکت، موجب تعديل توقعات مي گردد.

منظور از تعديل توقعات از يك سو، ارتقاء تعاريف فضايي از طرف بهره برداران و همچنين توجه به نيازهاي رواني، عاطفي آنان از طرف طراح مي باشد . بنابراين تعديل توقعات موجب ارتقاء بهره وري طراحي گشته و میتواند اهداف کل مراحل پیشین مدل را در برگیرد.

 بدين طريق كه، بوي‍ژه با شروع مناسب و پایدار، نقش پذیری قطب ها و شرکت فعاالنه بهره برداران در مراحل اجرایی مشارکت، و نیز طی فرایند مرحلهای طراحی، اصالح ديدگاه طراح و درك متقابل بين كارفرما و طراح، ضمن اینکه فرهنگ مشارکت )رفتار، نگرش، ترویج(، ارتقاء می یابد، ارتقا بهره وري طراحي نیز حاصل مي گردد.

 

جهت اطلاعات بیشتر و دستیابی به متن کامل مقاله در اینجا کلیک نمایید ... با ستاوین همراه باشید ... 

 

تذکر : استفاده از مطالب وب سایت ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) فقط با ذکر منبع و لینک بلامانع است . کلیه حقوق، محتوا و طراحی سایت متعلق به وب سایت ستاوین می‌باشد. در غیر این صورت مراتب از طریق مراجع قانونی پیگیری خواهد شد .

دوستان و همراهان عزیز ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) ، با نظرات و پیشنهادات سازنده خود ما را در ارائه هر چه بهتر مطالب و اهداف مان، که همانا ارتقا جایگاه و فرهنگ معماری می باشد ، یاری کنید . منتظر دیدگاه های شما عزیزان هستیم . . .

منبع: نشریه هنرهای زیبا , شماره43 پاییز1389

آیا تمایل دارید نام ، برند و محصولات شما برای مخاطبین ما نمایش داده شود؟ ( اینجا کلیک کنید )

گردآوری شده توسط تحریریه ستاوین - (علیرضا اورعی)

تبلیغات

شبکه هنر و معماری ستاوین

استفاده از محتوای سایت با ذکر منبع و درج لینک بلامانع است . کلیه حقوق مادی و معنوی , محتوا و طراحی متعلق به شبکه هنر و معماری ستاوین می باشد .