در این پست نگاهی به مقاله لاله حلاج در زمینه ساختار ارتباطی همافزا میان معمار و کارفرما خواهیم که در روزنامه شرق , شماره ۲۴۶۳ مورخ 14 آذر 94 منتشر شده است می پردازیم ... كارل راجرز از نظریهپردازان معروف شخصیت و یکی از چهرههای اصلی در رویکرد روانشناسی انسانگرایانه و اگزیستانسیالیستی در روانشناسی، در بررسیهای خود به مهمترین مانع بر سر راه ایجاد ارتباط مؤثر اشاره میكند؛ او میگوید: «ارتباط واقعی زمانی ایجاد میشود كه به سخنان مخاطب خود بهخوبی گوش فرادهیم، منظور این است كه به گفتهها و طرز تلقی و نقطهنظرهای مخاطب خود بهگونهای خاص گوش فرادهیم، متوجه شویم او چه منظوری و چه احساسی دارد و به قالب فكری او در مورد حرفی كه میزند دقیق شویم. درك همدلانه، روش بسیار مؤثری است كه میتواند تغییرات فراوانی در شخصیت ایجاد كند».[١] بنابراین گوشدادن مؤثر به مخاطب به این معناست كه بتوان مانند او دید، شنید و احساس كرد.
درواقع این نوعی همگامشدن و برقراری ارتباط مؤثر است. نکته اصلی در ارتباط، داشتن زبان مشترک یا مجموعهای از رفتارها، وسایل، مجاری ارتباط و... است که در نهایت میتوان از طریق آن، با دیگری ارتباط برقرار کرد. ارتباط، دریچه اصلی برقراری روابط انسانی است که طی آن میتوانیم اهداف و مقاصد خود را به دیگران انتقال دهیم و درمقابل، اهداف دیگران را نیز درک کنیم. موفقیت شغلی، در ازای برقراری ارتباط مناسب و کارا با مخاطب به دست میآید. معماران بهعنوان قشری از حرفهمندان جامعه با سطوح متفاوتی از افراد در مقام کارفرما، کنش دارند. ارتباطگیری با کارفرما و درک صحیح خواستههای وی در قالب تخصص و استانداردهای طراحی به تولید مصنوع نهایی ایدهآل کارفرما و اثری قابلقبول از معمار بهعنوان خالق مصنوع میانجامد. ضعف تعامل مؤثر معمار و کارفرما، جبههگیری در برابر خواستههای وی و عدم وجود زبانی مشترک برای درک یکدیگر موانعی است که به نظر میرسد فاصلهای نسبتا عمیق میان معمار و کارفرمایش ایجاد کرده است. میتوان گفت نخستین هنر یک معمار به این است که با کارفرمایش از هر قشر و طبقهای که باشد و با هر سطحی از درک و سواد، ارتباطی مناسب برقرار کند. همذاتپنداری با کارفرما [برونرفت از خویشتن و در قامت مخاطب درآمدن] به درک عمیق معمار از انتظارات و نیازهای مخاطبش کمک قابلتوجهی میکند. تخصص و دانش معمار باید بستر لازم جهت درک هرچهبیشتر نیازهای کارفرما را فراهم کند و نه اسبابی برای خودبزرگبینی [تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز]. نگارنده راهکارهایی ساده اما کارا به جهت ایجاد همافزایی در ساختار ارتباطی معمار با کارفرما پیشنهاد میکند:
١. همدلی معمار با کارفرما و احساس نزدیکی و برقراری رابطه صمیمی بهمنظور درک هرچهبیشتر خواستههای وی.
٢. احترام و اعتماد کارفرما به دانش و تخصص معمار (این رفتار احترام متقابل معمار را برمیانگیزد و پاسخ شایستهای به اعتماد کارفرما میدهد).
٣. کشف نقاط مشترک [در اینجا محصول نهایی که همان اثر معماری است هدف مشترک هر دو طرف است که در مسیر خلق اثر با تعامل نزدیک و مؤثر میتوان اشتراکات منتهی به تولید مصنوع نهایی را بازشناخت].
٤. نگرش به موضوع طراحی از دریچه نگاه کارفرما و ادراک مطالبات واقعی او.
٥. توصیف مبسوط محدودیتهای طرح به کارفرما و ارائه چشماندازی منطقی و علمی از روند تولید اثر.
٦. ایجاد فضای دوستانه در راستای گفتوگو و تبادلنظر پیرامون پروژه و حصول توافق نسبی میان خواستههای کارفرما با اندیشه معمار.
٧.تداوم تعامل و ارتباط فیمابین، طی روند شکلگیری طرح و پیشبرد هماهنگ جزئیات طراحی.
منبع:
[١] Rogers, C. R. (١٩٥١). Client-centered therapy: Its current practice, implications and theory (p. ٤٩١). Boston: Houghton Mifflin.
تذکر : استفاده از مطالب وب سایت ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) فقط با ذکر منبع و لینک بلامانع است . کلیه حقوق، محتوا و طراحی سایت متعلق به وب سایت ستاوین میباشد. در غیر این صورت مراتب از طریق مراجع قانونی پیگیری خواهد شد .
دوستان و همراهان عزیز ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) ، با نظرات و پیشنهادات سازنده خود ما را در ارائه هر چه بهتر مطالب و اهداف مان، که همانا ارتقا جایگاه و فرهنگ معماری می باشد ، یاری کنید . منتظر دیدگاه های شما عزیزان هستیم . . .
منبع: روزنامه شرق
گردآوری شده توسط تحریریه ستاوین