سمیه باقری: تاریخ معماری ایرانی همان بناهایی است که امروزه از آن به عنوان تاریخ در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و هنری نام میبریم اما نوع برخورد مردم با این بناها بیانگر عدم درک جایگاه چنین آثار فاخری است.
انکار نمیتوان کرد که بناها آینه تمام نمای تاریخ، فرهنگ و هنر هر جامعهای هستند. بیگمان معماری از دیروز تا امروز از احساسات، اندیشهها و شرایط جوامع انسانی نشات گرفته است اما نمیتوان تأثیرگذاری این هنر دیرینه را نیز به صورت متقابل بر اندیشه و زندگی روزمره مردم نادیده گرفت. به همین دلیل کشورهایی چون ایتالیا که همواره به عنوان مهد طراحی به شمار میروند، بازسازی بناهای تاریخی را به صورت جدی دنبال کردهاند. در دهه اخیر اما سرانجام در کشور ما جرقههایی برای حفظ آثار و بناهای تاریخی شکل گرفت. جرقههایی که منجر به بازسازی چندین بنای خوب و ثبت آنان در یونسکو شد اما آیا همین اقدامات برای حفظ این پیشینه مهم تاریخی کافی است؟ نمونههایی که در تعطیلات نوروز به وقوع پیوست، پاسخی برای این طرح سؤال هستند که در ادامه میخوانید.
شعلههایی که از کاخ سرهنگ آباد زبانه کشید!
در ایام نوروز خبر رسید که بخشی از کاخ قاجاری سرهنگآباد شهرستان زواره توسط افراد ناشناس در آتش سوخت. این اتفاق دردناک اما زمانی ناراحت کننده تر شد که به خاطر آوردیم این کاخ پس از صد سال بیتوجهی به تازگی توسط سازمان میراث فرهنگی دیده شده بود.
مجموعه کاخ "سرهنگآباد" در شهرستان زواره استان اصفهان یا همان شکارگاه "سهامالسلطنه" در سال ۱۲۹۹ قمری توسط "مصطفی قلیخان سهام السلطنه عرب عامری" در دهستان سفلی از توابع بخش زواره اصفهان ساخته شده و نخستین گزارش تاریخی از این بنای ارزشمند در سفرنامه حاج سیاح در سال ۱۲۹۶ قمری دیده میشود.
این بنا که شباهت بینظیری به چهل ستون اصفهان و باغ عفیف آباد شیراز دارد، عنوان خواهر خوانده چهل ستون را دارد. بنای زیبا کاخ سرهنگ آباد، شامل 20 ستون و حوضی است که با سنگهای مرمر زیبا مقابل ایوان بزرگ عمارت قرار گرفته است. این بنای فاخر که انعکاس ستونهای چوبی ایوان آن از داخل حوض قابل مشاهده است، از دو سال پیش مورد توجه قرار گرفت اما صد افسوس که با برخورد نامناسب برخی افراد به بیتوجهی دوباره دچار شد.
کاخ سرهنگ آباد به دلیل آب و هوای کوهستانیاش، توسط سهام السلطنه و در دورهی قاجار ساخته شده است. او دستور داد تا برای این عمارت ییلاقی کوشک و شکارگاه بسازند.
عمارت "چهلستون سرهنگآباد" با حدود 600 متر مربع مساحت، یک کوشک اصلی و سه طبقه دارد و سه بخش بنا در منتهیالیه شرقی عمارت شامل حمام، محل زندگی، خدمهها و اصطبل قرار گرفتهاند و در منتهیالیه غربی آن نیز بادگیرِ خانه را ساختهاند.
کاخ هم از سه ایوان جنوبی، شرقی و غربی تشکیل شده است. عمارت 20 ستون از جنس چوب و پایههای سنگی دارد البته بخشهایی از سقف این بنا با گذر زمان ریخته و حتی بخشهایی نیز به دلیل بیتوجهیها، تغییرات جوی و حفاریهای غیرمجازی که دستشان بیشتر به سراغ تزئینات بنا، کتیبهها، نقاشیها، آینهکاریها و گچبریها رفته، آسیبهای زیادی به چشم دیده بودند.
در گذشته؛ سقف عمارت را تیرکهای چوبی با روکش فلز پوشانده بودند که بر اثر بیتوجهی از بین رفته و بخشهایی از آیینهکاریها هم به سرقت رفتند.
بر اساس آنچه از حرف و حدیثهای بومیهای منطقه که از نقلقولهای شفاهی گذشتگان به یاد آورده میشود، داستان این خانه و مالک اولیهاش قدری متفاوت است؛ برخی از مردم میگویند "سهام السلطنه در کاخ خود نتوانست زندگی کند و به دلیل یاغی بودنش دستگیر میشود و شاهزادگان و خدمه آن برای مدتی در این مکان اسکان یافتند." البته رد پای اظهارنظرهای متفاوت امروزی را میتوان حتی در پروندهی ثبتی این بنا نیز به چشم دید.
بنای زیبای عمارت "چهلستون سرهنگآباد" بعد از حدود 100 سال بیتوجهی، با اعتباری نزدیک به 500 میلیون تومان مرمت و ساماندهی شد. مرمتی که تا پایان اسفندماه سال 96 نیز ادامه داشت و در ابتدای سال 97 کاخ را برای بازدید گردشگران آماده کرد.
این بازسازی اما چندی نپایید زیرا در 14 فروردین ماه گزارشهایی حاکی از آتش سوزی این بنا ارائه شد که حاکی از روشن کردن آتش در این بنا و سوختن بخشی از ایوان چوبی این اثر تاریخی بود! این اتفاق اما تلنگری بود که در کنار سایر رویدادها به سؤالات بسیاری منجر شد.
تخریب سد 450 سال شاه عباس صفوی
تعطیلات نوروز اما تنها به یک ماجرای تلخ منجر نشد و رویدادهای دیگری را نیز به ثبت رساند که از جمله آن تخریب سد 450 ساله شاه عباس صفوی در بهشهر بود.
پارک جنگلی عباس آباد بهشهر و مجموعه تاریخی بینظیر آن که تنها اثر ثبت جهانی میراث بشری یونسکو در شمال کشور هستند مانند بسیاری از دیگر نقاط ارزشمند طبیعی و تاریخی کشور در تعطیلات نوروز، مخصوصاً در روز طبیعت، با هجوم گردشگران مواجه شد و فشاری مضاعف را تحمل کرد. پس از نابودی عرصههای جنگلی عباسآباد بهشهر در اثر تغییر کاربریها و آلاچیقهای ساخته شده، حالا سد شاه عباس صفوی در خطر آسیب جدید قرار گرفته است. فعالان محیط زیست معتقدند اگر متولیان، این فشار را کنترل و متوقف نکنند نابودی این اثر جهانی حتمی است.
مسئله اینجاست که با وجود اینکه شورای تأمین شهرستان بهشهر در استان مازندران حکم به ممنوعیت تردد از روی سد 450 ساله شاه عباس صفوی داده است و برای جلوگیری از آسیب بیشتر به این سد، تردد هرگونه ماشین آلات سنگین از روی این سد ممنوع شده بود؛ باز هم، متأسفانه در تعطیلات نوروزی مخصوصاً سیزدهم فروردین، گردشگران بیش از گذشته از بالای این پل تردد کرده و فشارهای زیادی را بر آن تحمیل کردهاند. حالا فعالان محیط زیست بهشهر میگویند چرا مسئولانی که حکم به ممنوعیت تردد دادهاند آن را اجرا نکرده و منطقه را به حال خود رها کردهاند؟ آیا تصویب قانون بدون اعمال آن، میتواند اثربخش باشد؟!
حنیف رضا گلزار، فعال محیط زیست و نویسنده کتاب "قرق شکسته جنگلهای هیرکانی- کاسپیانی ایران" در این باره به اسکان گفت: مجموعه کاخ و سد450 ساله شاه عباس صفوی، برجهای دیدهبانی، عمارت چهارتاقی داخل دریاچه، بقایای کاخها و حمام صفوی، فشارشکنهای تاریخی آب و ... همه در داخل "پارک جنگلی عباس آباد" بهشهر قرار دارند.
این مجموعه بینظیر تاریخی، نیاز به نگاه و حراست ویژه دارد؛ چرا که بخشی از میراث بشری است و متعلق به مردم بهشهر یا مازندران یا حتی ایران نیست؛ متعلق به کل بشریت است که در یونسکو ثبت شده است.
این مسئله وظیفه ما را در صیانت و پاسداری از این سد و بناهای اطراف آن، دو چندان میکند. اما به جای این نگاه ویژه، حجم انبوهی از زباله و پلاستیک و نیز حجم گستردهای از شاخ و برگ بریده شده درختان برای تأمین هیزم، از بین بردن گسترده نونهالها و کوبیدگی خاک در پی ورود انبوه خودروها به جنگل و ... از دیگر آثار بر جا مانده از حمله مردم در روز 13 نوروز به مجموعه عباس آباد بوده است.
معضل سد شاه عباس صفوی تنها به عبور مردم از آن محدود نشد و حجم بالای زباله و اتفاقاتی که ناشی از حضور گسترده مردم در آن حوالی بود نیز از جمله مشکلاتی است که طی ایام نوروز برای این بنای تاریخی ایجاد شد و آن را در معرض تخریب قرار داد.
حمله به آرامگاه فردوسی
نارنجک پراکنی به آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی اما شاهکار بسیار متفاوتی بود که در ایام نوروز به وقوع پیوست و آرامگاه شاعر نامدار پارسی را نیز در امان نگذاشت.
در این رویداد کتیبههای آرامگاه فردوسی با نارنجک دستی توسط افراد ناشناس دچار آسیب شد که البته به گفته برخی از مسئولان تنها چند ترقه بود.
اما سؤال اصلی اینجاست که چرا در ایران بر خلاف تمام دنیا، جایگاهی برای فرهنگ و هنر کهن ما وجود ندارد و هنوز هم بخشی از مردم نسبت به ارزش اینگونه بناها و آثار تاریخی بیتوجه و ناآگاه هستند؟
به طور حتم کمبود فرهنگسازی و فضاهای آموزشی در دهههای اخیر از عمده دلایل این نوع اتفاقات است ضمن اینکه قطعاً عدم طبقهبندی فضاهای گردشگری و نوع کاربری آنان برای مردم نیز از دیگر دلایل چنین مشکلاتی است. نبود حریم بندی برای فضاهای تاریخی و مشخص کردن قوانین نیز در چنین مشکلات اثر آوری بیتأثیر نیست.
تذکر : استفاده از مطالب وب سایت ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) فقط با ذکر منبع و لینک بلامانع است . کلیه حقوق، محتوا و طراحی سایت متعلق به وب سایت ستاوین میباشد. در غیر این صورت مراتب از طریق مراجع قانونی پیگیری خواهد شد .
دوستان و همراهان عزیز ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) ، با نظرات و پیشنهادات سازنده خود ما را در ارائه هر چه بهتر مطالب و اهداف مان، که همانا ارتقا جایگاه و فرهنگ معماری می باشد ، یاری کنید . منتظر دیدگاه های شما عزیزان هستیم . . .
منبع: هنر آنلاین
گردآوری شده توسط تحریریه ستاوین - (لقمان کسمایی)