علی درشتی: هنوز جدارهها مرز بین کافهها و شهر هستند , کافهها پاسخی به نیاز اجتماعی جوانان بود
هنرمند معمار و شهرنگار، شکلگیری و گسترش کافهها را پاسخی به نیاز اجتماعی جوانان در جامعه دانست. به گزارش سرویس معماری هنرآنلاین , علی درشتی، معمار و شهرنگار، کافه و کافهنشینی را حاصل تغییر سبک زندگی افراد و رشد جمعیت تحصیلکرده در کشور دانست و در اینباره به خبرنگار هنرآنلاین گفت: در وهله نخست و برای بررسی ارتباط شهر و کافهها باید این بخشها را در قالب یک فضای اجتماعی ببینیم. در سالهای گذشته با افزایش دانشجویان و رشد جمعیت تحصیلکرده در کشور، کافهها برای پاسخ به نیازهای این جامعه شکلگرفته و گسترش یافتند. در این برهه از زمان، قشر تحصیلکرده نیازمند شفضایی برای گفت و شنود و برقراری تعاملات اجتماعی بود، به همین واسطه نیز شاهد بودیم که کافهها با نوعی تحول کاربری وارد عرصه شدند، یعنی از شکل کافیشاپها به سمت کافههایی با شکل امروز سوق پیدا کردند.
او افزود: کافهها امروز یک سری اجتماعات کوچک را در سراسر شهرها پذیرایی میکنند و با توجه به جریان فکری خود و رویکرد مخاطبان خدمات و خط فکری متفاوتی را ارائه میکنند. به عنوان مثال امروز کافهها عناوین مختلفی نظیر کافه سینما، کافه کتاب و... را دارند و یا حتی به شکلی تخصصیتر کاربریهای واسطی چون کافه گالری و ... را ایجاد کردهاند. با توجه به اینکه کافهها کسبوکارهای خصوصی هستند، میتوان پیشبینی کرد که به فراخور زمان عناوین متفاوتی را با توجه به جامعه مخاطبانشان ارائه دهند.
این معمار تصریح کرد: افزایش قشر تحصیلکرده از جمله عواملی بود که سبب شد، کافهها بین سالهای 86 تا 92 در محدوده خیابان انقلاب که مرکز اصلی استقرار چند دانشگاه در تهران بودند، ایجاد شوند و به فضاهای آموزشی که بخش مهمی از مخاطبان آنان را شکل میداد، نزدیک شوند.
درشتی ، خاطرنشان کرد : گسترش کافه و کافهنشینی در میان قشر تحصیلکرده باعث شد تا پس از ورود این جامعه به عرصه کاری شاهد کوچ کافهها به بخشهای اداری شهر نظیر محدوده عباسآباد، جردن و میرداماد نیز باشیم.
او، کافه را مربوط به قشر خاصی از جامعه دانست و در این باره گفت: کافه نمیتواند جای فضاهای شهری را پر کند زیرا اساساً در کافهها یک قالب یا شکل فکری خاص دنبال میشود که عموم مردم، به سمت آن متمایل نیستند در صورتی که در فضاهای شهری، سمتوسوی فکری وجود ندارد به همین خاطر میتوان گفت که کافهها عموماً گروههای سنی بین 20 تا 45 سال را پوشش میدهند که سبک زندگی بخشی از این جامعه از افراد با کافه نشینی شکلگرفته است؛ اما باید در نظر داشت که کافهها نمیتوانند پاسخگوی نیاز تمام اقشار جامعه باشند و جای خالی فضاهای شهری را برای تعاملات عموم جامعه پوشش دهند.
این معمار تأکید کرد: در فضاهای شهری عموم تعاملات در قالب یک نگاه آسایشی دنبال میشوند و رده سنی خاصی برای حضور در اینگونه فضاها وجود ندارد در صورتی که فضای کافهها لزوماً آسایشی نیست و گروه محدودتری را در برمیگیرد.
درشتی درباره، تأثیرگذاری معماری و طراحی داخلی بر جذب مخاطب در فضای کافهها گفت: وجود استانداردهای لازم و گسترش کافههای در بخشهای مختلف شهر مباحث مهمی هستند که البته من معتقدم به مرور زمان اتفاق خواهد افتاد، زیرا برای فرزند کسی که با کافه نشینی عجین شده است، کافه یک بخش جدی در زندگی آینده خواهد بود و نسل جدید با آن به خودی خود آشنا میشوند و تنها نیاز به مرور زمان دارد اما برای کسانی که با کافه و کافهگردی عجین نیستند، باید به دنبال روند دیگری برای افزایش تعاملات اجتماعی و حضور در جامعه بود.
او ادامه داد: همانطور که میدانید در فضای کسب و کار در یک نگاه 7 پارامتر برای جذب مشتری و افزایش تعداد مخاطبان وجود دارد که یکی از مهمترین آنها شواهد فیزیکی است. در واقع شواهد فیزیکی موضوع معماری، حسن فضا و مباحثی از این دست را شامل میشود که یکی از پررنگترین موضوعات در بحث جذب مخاطب است زیرا این بخش، تمام حواس مخاطب را به خود جذب میکند و اولین برخورد با فضا بیشترین تأثیر را در مخاطب ایجاد میکند، بنابراین معماری نقش مهمی در هویت کافهها ایفا میکند.
این معمار درباره دلایل جدایی کافهها از فضای شهری، گفت: در اجتماع امروز ما، هنوز بحث حریم به شکلی پررنگ وجود دارد و فضاها کاملاً تفکیک شده هستند به همین خاطر برخلاف اتفاقی که در تمام دنیا رخ میدهد، ما در ایران کمتر میبینیم که کافهها وارد فضای شهر شوند.
درشتی افزود: در واقع یک کافه نیاز دارد که تبادلاتی با شهر داشته باشد تا بتواند خدماتی را به اقشار مختلف ارائه کند اما به واسطه قوانین موجود چنین روندی اساساً در ایران به جز در برخی مناطق شکل نگرفته است. به عنوان مثال ما در محدوده بازار شیراز، شاهد هستیم که در یکی از میدانهای نزدیک بازار، کافهها به شهر خدمات ارائه میکنند و عملاً بخشی از فضاهای شهری هستند زیرا اجازه دارند که وارد چنین فضاهایی شوند بنابراین هم کافهها به مردم خدمات ارائه میدهند و هم بالعکس مردم از نظر فیزیکی و فرهنگی در کافهها حضور دارند. چنین دیدگاههایی را ما در شهرهای بزرگ دنیا، نظیر پاریس داریم که کافهها کاملاً در فضای شهر حضور دارند و عملاً در بدنه شهر و تعاملات مردم حل شدهاند.
او خاطرنشان کرد: متأسفانه قوانینی در شهرسازی و معماری ما وجود دارد که چارچوبها و محدودیتهایی را شکل داده است. در واقع این محدودیتهای سبب شده که ارتباط بین کافهها و مردم به سختی شکل گیرد و کافهها نتوانند بخشی از مردم و فضای شهری شوند. در حقیقت هنوز تعریف درستی از این ارتباط در نظام تفکری و اجتماعی ما شکل نگرفته است و نیاز به همراهی جامعه بالادست، مردم و اقشار مختلف دارد اما قطعاً این نوع تمرینها میتواند ارتباط شهر و مردم را پررنگتر کند و کافهها به عنوان فضایی کاربردی در راستای بهبود شرایط شهر و روحیه جمعی مردم، استفاده شوند.
تذکر : استفاده از مطالب وب سایت ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) فقط با ذکر منبع و لینک بلامانع است . کلیه حقوق، محتوا و طراحی سایت متعلق به وب سایت ستاوین میباشد. در غیر این صورت مراتب از طریق مراجع قانونی پیگیری خواهد شد .
دوستان و همراهان عزیز ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) ، با نظرات و پیشنهادات سازنده خود ما را در ارائه هر چه بهتر مطالب و اهداف مان، که همانا ارتقا جایگاه و فرهنگ معماری می باشد ، یاری کنید . منتظر دیدگاه های شما عزیزان هستیم . . .
منبع: http://www.honaronline.ir
ترجمه شده توسط تحریریه ستاوین