نشست 56 : قدرت در معماری پس از انقلاب

مجموعه: پژوهشکده نظر ، تاریخ انتشار: ۲۵ / ۱۰ / ۱۳۹۸ ، شناسه: ۳۵۴۵ ، بازدید:۱۱۸۴

نشست : شماره پنجاه و شش : نشست شماره ۲ از سری نشست‌های معماری انقلاب

موضوع : قدرت در معماری پس از انقلاب

مدعوین : 

محمدجواد مهدوی‌نژاد , عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس

سعید حقیر , عضو هیئت علمی دانشگاه تهران , دبیر میزگرد

زمان : چهار‌شنبه 25 دی ماه سال 1398 , ساعت 16:00

مکان : تهران , خیابان دکتر قریب , شماره 23 , گالری نظرگاه

تماس : 02166915829 و 02166435985

 

پژوهشکده , پژوهشکده نظر , نظر , نظرگاه , نظر آنلاین , نظرآنلاین , کانال علمی , Nazar , تحلیلی و انتقادی , پژوهشکدۀ نظر , رویداد , هنر , محیط , منظر , شهر , معماری , میراث , گردشگری , nazarac , پژوهش , تهران , تهران , خیابان دکتر قریب , شماره 23 , گالری نظرگاه , نشست , شماره پنجاه و شش , نشست , شماره ۲ , سری نشست‌های معماری انقلاب , قدرت در معماری پس از انقلاب , محمدجواد مهدوی‌نژاد , سعید حقیر , مهدوی‌نژاد , معماری پس از انقلاب , انقلاب , قدرت در معماری , قریب

 


"قدرت" در معماری پس از انقلاب  


نشست "قدرت" در معماری پس از انقلاب،  در روز چهارشنبه 25 دی 98 در گالری نظرگاه با حضور آقای دکتر سعید حقیر عضو هیأت علمی دانشگاه تهران به عنوان دبیر پانل و دکتر محمد جواد مهدوی نژاد عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس به عنوان سخنران و با حضور آقای دکترسید امیر منصوری به عنوان مهمان ویژه برگزار گردید. 
سعید حقیر این نشست را با طرح چند سوال آغاز کرد و گفت: در این پانل می خواهیم بدانیم که رابطه بین قدرت و فرم در معماری و به ویژه معماری پس از انقلاب ایران چیست و اساسا آیا قدرت پس از انقلاب توانسته به تولید فرم و نظریه در معماری بپردازد؟ آیا می توانیم جریان های تاثیر گذار بر معماری ایران را از نظر وابستگی به سیستم ایدئولوژیک دسته بندی کنیم؟ 
دکتر مهدوی نژاد در پاسخ  به سوالات مطرح شده گفت: در این جلسه به بحث مهمی می پردازیم و اهمیت بحث در این است که می خواهیم بدانیم به کجا می رویم و اینکه بدانیم به کجا می رویم به این وابسته است که بدانیم کجا هستیم؟ وقتی می خواهیم بدانیم یک فرهنگ کجا به فراز رفته و کجا به فرود، باید معماری آن فرهنگ را بررسی کنیم زیرا معماری مانند شناسنامه یک فرهنگ است که شرایط هر دوره ای را نشان می دهد و نکته کلیدی این است که معماری عصاره نتایج یک فرهنگ است. وقتی معماری معاصر را بررسی می کنیم به یک چشم انداز کامل و تمام نما دست پیدا می کنیم. انقلاب اسلامی مانند همه جریان های دیگر در همه زمینه ها دارای دکترین فکری بود از جمله درزمینه معماری. وی گفت در تعریف قدرت دو مفهوم کلیدی وجود دارد 1- مزیت اجتماعی یعنی قدرت همیشه در رابطه یک فرد یا گروه با دیگران و مزیتی در ارتباط با دیگران  است.2-  مرکز پیرامون یعنی یک مرکز و مرجع داریم و بقیه در پیرامون قرار می گیرند.آقای دکتر مهدوی نژاد با این سوال ادامه داد که در معماری معاصر گروه مرجع و مرکز کجاست و پیرامون چیست؟ کدام گروه از جامعه از نظر اقتصادی مخاطب ما است و کدام طبقه مرجعیت ما را شکل می دهد و در پاسخ به این سوال گفت اگر بررسی کنیم می بینیم در مسیر چهل ساله انقلاب، در هر دوره مرجعیت تغییرکرده است. پس اگر یک محور را در نظر بگیریم که در یک سمت افراد برخوردار و در سمت دیگر افراد و گروه های آسیب پذیر قرار گرفته باشند و محور دیگری را  به صورت عمود بر آن رسم کنیم که دو طرف آن بومی و غیر بومی قرار بگیرد به این معنی که در دوره ای می خواهیم با جهان متفاوت باشیم و در دوره ای دیگر می خواهیم مانند بقیه باشیم، در هر دو محور نقطه ای در مرکز وجود دارد که مورد توجه است و از طرف قدرت پشتیبانی می شود. 

نکته دوم این است که معماری چیست؟پاسخ به این سوال در تحلیل قرار گیری مرکز تاثیر دارد، عده ای اعتقاد دارند که معماری برای افراد لوکس است و نه برای افراد عادی، عده ای اعتقاد دارند معماری یک بازی فرم و خلاقانه است و هرچقدر از نقطه هم شکل بودن در معماری و تقلید از دیگران به سمت متفاوت بودن و خلاقیت برویم شخصیت معماری شکل می گیرد. 
آقای مهدوی نژاد در جمع بندی مبحث اول خود گفت که با دو تعریف قبلی، ما به یک چشم انداز دست پیدا می کنیم و برای اینکه بخواهیم دست آوردهای چهل ساله انقلاب را مقایسه کنیم، من چهاردستگاه تاثیر گذار را شناسایی کردم که عبارتند از :

1- دستگاه هایی که با عنوان دولت دسته بندی می شوند که ارتباط با سامانه های دولتی را مبنای اصلی می دانند

2- نظام مهندسی که سازمانی مستقل است

3- دانشگاه که یک نهاد مستقل است

4- NGO ها و سازمان های مردم نهاد که به دنبال مفاهیمی می گردند که طبقه متوسط آن را ارزش می دانند.

وی گفت: در چهل سال اخیر هر یک از این چهار نقطه قدرت سعی کردند خود را مرکز قرار دهند و خود را اصل بدانند و در این زمان چهل ساله این چهار دستگاه ضمن رقابت با یکدیگر سعی بر این داشتند که از یکدیگر یارگیری کنند. و با این چشم انداز می توانیم بدانیم چرا در هردوره گرایش های متفاوت به صورت همزمان در دوره های مختلف حضور دارند بدون اینکه بر یکدیگر غلبه کنند؟ 

وی توضیح داد در زمان انقلاب گروه های متفاوتی در انقلاب تاثیر داشتند گروهی از طبقه متمول جامعه بودند و سفارش معماری این دسته معماری لاکچری و اشرافی بود. گروهی از طبقه متوسط جامعه بودند که سفارش معماری این گروه بیشتر به جنبه های فرهنگی معماری می پرداخت و گروه سوم  قشر آسیب پذیر جامعه بودند که در انقلاب اسلامی تاثیر گذار بودند و معماران ائتلاف های مختلفی با این گروه ها تشکیل دادند برای مثال گروهی که در دانشگاه رتبه پایین تری داشتند با گروه متمول ائتلاف تشکیل دادند و اوج این معماری، معماری کلاسیک رومی بود. در این تشکل ها و اتحاد ها شانزده گرایش به وجود آمد که به علت محدودیت زمانی تنها چند مثال مطرح می کنم . اتحاد گروه قوی تر در طراحی، در دانشگاه با قشر متمول سبک خاصی را به وجود آورد که در آن از مصالح گران قیمت در معماری استفاده می شد. ائتلاف بعدی اتحاد بین قشر متوسطی که به قدرت سیاسی رسیده بودند با معمارانی که دارای اندیشه های فرهنگی بودند و در نتیجه معماری مینیمال به وجود آمد. 

آقای مهدوی نژاد اینگونه بحث را جمع بندی کرد مهمترین چیزی که معماری امروز ما را ترسیم کرده همان گرایش های موجود در انقلاب اسلامی بوده است. هر اندازه جامعه مجزا تر و اتمی تر شود به نفع حاشیه می شود و هر اندازه که تعامل و نزدیک شدن به هم رخ دهد به نفع قشر متوسط می شود و برای آینده کشور توصیه کرد به نزدیکی و تعامل تا آرمان های کسانی که طبقه متوسط جامعه هستند را بتوانیم در شهر و معماری خودمان ببینیم. 

سپس آقای دکتر حقیر گفت: من موضوع را در ارتباط بین ایدئولوژی یا قدرت و معماری در چارچوب یک سری تجربه های تاریخی توصیف می کنم. تاریخ معماری به ما نشان می دهد در هر دوره تاریخی که یک ایدئولوژی دارای قدرت می شود بدون هیچ بحثی معماری به سمت سبک کلاسیک میل کرده و این به دلیل ایستا بودن و پایداری شدید سبک کلاسیک است. انقلاب ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و باید به طور طبیعی به تفکر کلاسیک خود بازگردد. اما معیارهای کلاسیک در انقلاب اسلامی، معیارهای کلاسیک ایرانی نیست بلکه معیارهای کلاسیکی است که تفکر اسلامیت و دینی دارد. وی گفت از نظر من گرایش ها دو گروه اساسی هستند 1- گروهی که خود را وابسته به فرهنگ اسلامی می داننداین گروه خود به دو دسته تقسیم می شوند اول گروهی که فقط پلاژیا کار و کپی کار هستند.  این گروه نگاه نوستالژیک به گذشته دارند و بیشتر از معماری گذشته فرم هایی مثل طاق حوض و غیره را کپی می کنند و در واقع به بازتولید می پردازند. دسته دوم گروهی هستند که فرم های نوستالژیک را با فرم های مدرن ترکیب می کنند.  هر دو گروه در دوره پهلوی دوم حضور داشتند اما  گروه اول بعد از انقلاب از طرف قدرت پشتیبانی بیشتری شد. 2- گروهی که خود را وابسته به تفکر اسلامی نمی دانستند که این گروه هم به دو دسته تقسیم می شود دسته اول که در همان ابتدای انقلاب بودند و بعد به تدریج رونق بازارشان کمتر شد به دلیل تحولاتی که در دنیای مدرن رخ داد اینها گروهی بودند که ساختمان های بزرگ مدرنیسم را با تقلید از سبک لوکوربوزیه تولید کردند و دسته دوم گروهی بودند که خود را وابسته به آخرین جریان های فکری می دانند که در غرب به وجود آمد این دسته باز به دو گروه تقسیم می شوند که یک دسته کپی کار و پلاژیا کار هستند و عینا فرم هایی که در غرب هست را در ایران باز تولید می کنند. دسته دوم خود را روشن فکر می دانند و فکر می کنند این فرم ها را با توجه به فلسفه خود می توانند در جامعه جا بیندازند و این دسته فرم هایی ایجاد می کنند که در جامعه غرب نظیر ندارند و خودشون دارای خلاقیت در تولید فرم هستند و از اهمیت فرم صحبت می کنند و دسته ای هم به فلسفه های گذشته برای توضیح فرم خود می پردازند و برای مثال از نظریه شیخ اشراق و فلسفه اسلامی صحبت می کنند. 

در خاتمه آقای مهدوی نژاد این نکت را بیان کرد که این جریان قدرت که ما نام میبریم یکدست نیستند و برای مثال کسانی که چشم انداز بیست ساله را می نویسند یک گروه اند کسانیکه در وزارت راه و شهرسازی هستند گروه دیگری هستند و از طبقه های مختلف هستند خطرناک ترین وقت زمانی است که افراد از یک لایه به لایه دیگری جابجا می شوند. 
در خاتمه دکتر سید امیر منصوری بیان کردند که از نظر من قدرت در معماری در دوره قبل از انقلاب در هر دوره یک نمادها و فرم هایی را تولید کرده و هر قدرت در دوران قبل از انقلاب تاثیری در معماری آن دوره داشته از جمله ورود اسلام به معماری و تآثیر آن که باعث ایجاد سبک خراسانی در ایران شد و نیز دوره پهلوی اول که ساخت میدان ها تاثیر قدرت بر معماری بود اما در معماری پس از انقلاب تاثیر قدرت در تولید فرم ها و آثار معماری تقریبا صفر بوده است.

 

تذکر : استفاده از مطالب وب سایت ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) فقط با ذکر منبع و لینک بلامانع است . کلیه حقوق، محتوا و طراحی سایت متعلق به وب سایت ستاوین می‌باشد. در غیر این صورت مراتب از طریق مراجع قانونی پیگیری خواهد شد .

دوستان و همراهان عزیز ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) ، با نظرات و پیشنهادات سازنده خود ما را در ارائه هر چه بهتر مطالب و اهداف مان، که همانا ارتقا جایگاه و فرهنگ معماری می باشد ، یاری کنید . منتظر دیدگاه های شما عزیزان هستیم . . .

منبع: گالری نظرگاه

آیا تمایل دارید نام ، برند و محصولات شما برای مخاطبین ما نمایش داده شود؟ ( اینجا کلیک کنید )

ترجمه شده توسط تحریریه ستاوین

تبلیغات

شبکه هنر و معماری ستاوین

استفاده از محتوای سایت با ذکر منبع و درج لینک بلامانع است . کلیه حقوق مادی و معنوی , محتوا و طراحی متعلق به شبکه هنر و معماری ستاوین می باشد .