در زندگی روزمره ی ما، اهمیت چشم ها و قدرت بینایی غیر قابل انکار است، بسیاری از ما حتی نمی توانیم چند ساعت از عمرمان را بدون قدرت بینایی تصور کنیم. همیشه و همیشه دیده ایم و شنیده ایم که چشم هایمان بسیار قوی هستند و این مسئله ما را در داشتن یک زندگی راحت تر کمک کرده است .
آموزش معماری
خصوصیات و محتوای سواد بصری
در این پست با شبکه هنر و معماری ستاوین همراه باید تا نگاهی به خصوصیات و محتوای سواد بصری , برگرفته از کتاب مبادی سواد بصری ، نوشته دونیس ا.داندیس ، ترجمه مسعود سپهر داشته باشیم ...
موضوع را با طرح یک پرسش آغاز خواهیم کرد ... چند نفر می توانند ببینند ؟
این پرسش کوتاه می تواند مفاهیم متعددی در بر داشته باشد ، زیرا دیدن معناهایی همچون دریافتن ، تماشا کردن ، مشاهده کردن ، کشف نمودن ، تشخیص دادن ، تصور و تصویر کردن ، آزمودن ، خواندن و نگاه کردن و غیره را داراست .
این اعمال هر یک خود بر مفاهیمی دلالت دارند ، از تشخیص اشیاء ساده گرفته تا استفاده از علائم و سمبل ها یا رمز ها و زبان ، به منظور مفهوم آفرینی .
پیچیدگی خصوصیت و محتوای سواد بصری را از همین جا می توان دریافت .اما اساس و ماهیت تجربه بصری چسیت ؟
برای پاسخ به پرسش فوق سعی می گردد تا به آن وسیله به روشی دست یافت تعلیم و تربیت بصری را برای عموم تا حداکثر توانایی بصری شان امکان پذیر کند ، خواه به وجود آورنده پیام بصری و خواه گیرنده آن , به عبارت دیگر روشی که به کمک آن بتوان عموم را از نظر بصری با سواد کرد .
با یک مثال ساده شروع می کنیم ... اولین تجربه آموزنده یک کودک , به وسیله حس لامسه اوست . البته فقط این حسن نیست و کودک از طریق حس بویایی و چشیدن نیز درک خودش را از محیط اطراف بالا می برد و به تدریج حس بینایی و درک تصویر نیز به کمک او می آید و چیزی نی گذرد که این حس از اهمیت درجه اول برخوردار می گردد .
حس بینایی ، عبارت است از توانایی تشخیص و فهم بصری پدیده های موجود در محیط و نیرو هایی که تاثیری عاطفی بر بیننده می گذارند .
تصور اجسام و موقعیت های تجربه شده یسیار آسان تر از مواردی است که هرگز آن را تجربه نکرده اید . در سال های ابتدایی زندگی , همان طور که در ادامه محتوا گفته خواهد شد , یادگیری از طریق حس بینایی صورت می گیرد و ادراک بینایی از بدو تولد نواد پایه گذاری می شود . در ک مفاهیم بالا ، پایین ، افقی ، عمودی ، دور و نزدیک و ... توسط حس بینایی درک و تفسیر می شود .
با لمس اشیا می توانیم تغییرات فشار، جنس و گرمای اشیا را حس کنیم. شنوایی امواج فشار را تشخیص می دهد و چشایی و بویایی نشانگر های شیمیایی را تفسیر می کنند. بینایی تنها حسی است که به ما اجازه می دهد از امواج الکترومغناطیسی که در اطرافمان هستند سر در بیاوریم؛ در واقع، برای دیدن به نور نیاز است.
البته با هیچ توصیفی نمی توانیم به بیان اهمیت حس بینایی بپردازیم و مثل این است که از یک قطعه عظیم یخ شناور فقط به قسمت بیرون از آب اشاره کنیم .حال آنکه بخش عظیم تر آن در زیر آب پنهان است . اما ... نگرانی در آن بخشی است که ما دیدن را در خود به همان گونه طبیعی که در ما هست می پذیریم و در جهت تقویت و گسترده تر کردن تواناهایی های آن تلاشی صورت نمی گردد .
بینایی در دانشنامه ویکی پدیا اینگونه بیان شده است : یک دستگاه حسی از حواس پنجگانه است که توانایی درک و تفسیر محیط اطراف را با استفاده از نور مرئی منعکس شده از اجسام را دارد.
جالب است بدانید که موضوع دیدن نیز در زبان لاتین می تواند معانی متفاوتی را باخود داشته باشد . در بخش ذیل که برگرفته از ( dailyenglish.ir ) می باشد , نگاه کوتاهی به این موضوع خواهیم داشت ... یکی از مواردی که اکثر زبان آموزها را گیج میکند , تفاوت سه تا فعل مهم see ، look و watch در زبان انگلیسی هست.
سواد و دید بصری در دانشنامه ویکی پدیا ( fa.wikipedia.org/wiki ) اینگونه عنوان شده است : دید بصری به معنای فهمیدن معنای تصویر، یکی از مهارتهای مهم انسان است. این توانایی با عمل دیدن پرورش می یابد در ضمن این که پیوند میان تجربیات بینایی با تجربیات سایر حواس، ذخیرههای ذهنی فرد را در خوانش اثر و درک معنای تصویر غنی تر میسازد. "سواد بصری" به این مهارت انسانی در فهم و ترجمه تصویر اطلاق میشود. البته این درک عموماً از نوع آگاهانه است و گونههای مختلف بازنمایی تصویری و قواعد بصری برای درک عملکرد و معنی آنها، در حیطه دانش سواد بصری قرار میگیرد .
امروزه "سواد بصری" زمینه مطالعاتی بین رشته ای شده است که تخصصهای متنوعی در پیش برد و مطالعات آن مشارکت میکنند از جمله : علوم شناختی، روانشناسی، جامعهشناسی، تاریخ هنر، نقد، آموزش، نشانه شناسی، طراحی گرافیک ، علوم رسانه ای و فلسفه .
اکنون دراین زمینهٔ مطالعاتی ، به حوزههای گوناگونی توجه میشود که در ظاهر رابطه مستقیمی با هنرهای تجسمی ندارند اما در خوانش اثر تجسمی مؤثر هستند. گستره سواد بصری نه تنها سواد رسانه ای را در بر میگیرد بلکه از آن فراتر رفته و تعاملات انسانی و ارتباطات غیر کلامی را در چارچوب خود جای داده است. مثلاً بسیاری از مفاهیم که در ارتباطات روزانه از طریق حالات صورت ، دستها و بدن به فرد مقابل منتقل میشود در سواد بصری هم قابل بررسی و تحلیل است .
این سه فعل میتوانند به معنای دیدن ، نگاه کردن و تماشا کردن استفاده شوند ولی طبق معمول یک سری استثنا و تفاوت در کاربردشان وجود دارد .
فعل look : زمانی که از فعل look استفاده میکنیم یعنی نگاه خودمون رو مستقیماً به سمت چیزی هدایت میکنیم و به اون چیز توجه میکنیم. پس فعل look یه عمل کاملاً ارادیه.
به مثال های زیر توجه کنین:
They looked at the picture and laughed
اونها به تصویر نگاه کردند و خندیدند.
Look at the dog
سگَ رو ببین.
Look over there, there’s a rainbow!
اونجا رو ببین، یه رنگین کمان هست.
فعل see : وقتی از فعل see استفاده میکنیم ، یعنی از طریق چشم ها ، متوجه چیزی می شویم . پس فعل see یه عمل نسبتاً غیر ارادی رو توصیف میکند .
به مثال های زیر دقت کنین:
I saw Setare at the cinema yesterday.
من دیروز ستاره رو تو سینما دیدم. (من دنبال اینکه ستاره رو تو سینما ببینم نبودم، ولی اتفاقی اونم اونجا بود و من دیدمش)
Has anyone seen my phone?
کسی تلفن من رو دیده؟ (کسایی که دارم ازشون سوال میکنم دنبال تلفن من نبودن، ولی ممکنه اتفاقی تلفن من رو دیده باشن)
فعل watch : فعل watch شباهت زیادی به فعل look دارد ، ولی معمولاً به این معناست که برای مدت زمانی چیزی رو نگاه یا تماشا کنیم ، مخصوصاً اگر آن چیز در حال تغییر و حرکت باشد . مثال های زیر رو ببینین:
I watch TV every night.
من هر شب تلویزیون نگاه میکنم / تماشا میکنم. (تلویزیون خودش حرکت نمیکنه، ولی تصاویری که توش میبینیم در حال تغییر و حرکته)
I sit by the window and watch people walking past.
من کنار پنجره میشینم و آدمایی که رد میشن رو تماشا میکنم.
هنر زیبا ، هنر کاربردی
تجربه بصری انسان نخست به خاطر یادگیری ، فهم و واکنش او نسبت به محیط اوست ، قدیمی ترین مطلب ضبط شده توسط انسان به صورت تصویر است و نزدیک به سی هزار سال پیش ترسیم شده است . از این رو لازم است به کار ویژه این جریان ، یعنی تصویر گری و نیز خود تصویرگر یا پدید آورنده تصویر ، در جامععه توجه کنیم .
هنرهای زیبا : یا صنایع مُستَظْرَفه (ظریفه) هنرهایی است که تنها به دلایل زیباییشناسی و کمتر با توجه به کارکرد یا پایداریشان خلق شدهاند. به عبارتی نه به خاطر چیزی دیگر، بلکه به خاطر خودشان به وجود آمدهاند؛ مانند: نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی.
هنر کاربردی (به انگلیسی: Applied art)، کاربرد طراحی و زیباییشناسی با هدف کارایی و استفادهٔ روزمره است. در حالیکه هنرهای زیبا برای تحریک فکری نظارهگر یا حساسیتهای دانشگاهی ایفای نقش میکنند، هنرهای کاربردی، طراحی و آرمانهای خلاق را با مقصود کاربردپذیری به هم میآمیزند؛ همچون فنجان، مجله یا نیمکت تزئینی پارک. بخش قابل توجهی از حوزهٔ هنرهای کابردی و هنرهای تزئینی روی هم میافتند؛ و تا حدودی این دو عبارات جایگزین هستند.
حوزههای طراحی صنعتی، طراحی گرافیک، طراحی مد، طراحی داخلی، هنر تزئینی و هنر عملکردی به عنوان هنرهای کاربردی به شمار میآیند. در زمینهٔ هنر خلاق و/یا انتزاعی، حوزههای معماری و عکاسی، به عنوان هنرهای کاربردی در نظر گرفته میشوند.
در واقع منظور از هنرهای کاربردی، هنرهایی است که نخست کارکرد و سودمندی آنها اهمیت دارد و هدف از خلقشان کاربردشان بوده است.
آموزش معماری , معماری , آموزش , Visual Literacy , شبکه هنر و معماری ستاوین , برنامه های آموزشی معماری , Donis A Dondis , پست های آموزشی معماری , Donis , محتوای آموزش معماری , کتاب , خلاصه محتوای معماری , خصوصیات و محتوای سواد بصری , A Primer of Visual Literacy ,
تذکر : استفاده از مطالب وب سایت ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) فقط با ذکر منبع و لینک بلامانع است . کلیه حقوق، محتوا و طراحی سایت متعلق به وب سایت ستاوین میباشد. در غیر این صورت مراتب از طریق مراجع قانونی پیگیری خواهد شد .
دوستان و همراهان عزیز ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) ، با نظرات و پیشنهادات سازنده خود ما را در ارائه هر چه بهتر مطالب و اهداف مان، که همانا ارتقا جایگاه و فرهنگ معماری می باشد ، یاری کنید . منتظر دیدگاه های شما عزیزان هستیم . . .
ترجمه شده توسط تحریریه ستاوین