آموزش معماری
هنر زیبا ، هنر کاربردی
در این پست در ادامه موضوعات آموزش معماری ، نگاهی به موضوع هنر خواهیم داشت ... در گذشته به اهمیت درک موضوع سواد بصری و حس بینایی پرداختیم . واژه هنر در فرهنگ دهخدا بدین صورت بیان شده است :
هنر. [ هَُ ن َ ] (اِ) علم و معرفت و دانش و فضل و فضیلت و کمال . (از ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف ). کیاست . فراست . زیرکی . (یادداشت مؤلف ).این کلمه در واقع به معنی آن درجه از کمال آدمی است که هشیاری و فراست و فضل و دانش را دربردارد و نمود آن صاحب هنر را برتر از دیگران مینماید .
هنر (به یونانی: Τέχνες) مجموعهای از آثار یا فرآیندهای ساخت انسان است که در جهت اثرگذاری بر احساسات و هوش انسانی یا بهمنظور انتقال یک معنا یا مفهوم ، خلق میشوند. همچنین میتوان گفت هنر توانایی و مهارت خلق زیبایی است. از مهمترین رشتههای هنری میتوان به هنرهای تجسمی «نقاشی، طراحی، تندیسگری، عکاسی و چاپ»، هنرهای نمایشی «تئاتر و رقص»، موسیقی، ادبیات «شعر، داستان»، سینما و معماری اشاره کرد. واژهٔ هنر در زبان سانسکریت، ترکیبی از دو واژۀ «سو» بهمعنی نیک و «نر» یا «نره» بهمعنای زن و مرد است. در زبان اوستایی «س» به «ه» تبدیل شده و واژهٔ «هون» ایجاد گشتهاست که در زبان پهلوی یا فارسی میانه به شکل امروزی «هنر» درآمدهاست که بهمعنای انسان کامل و فرزانه است.[نیازمند منبع] در زبان یونانی هنر، تِکنِس (به یونانی: Τέχνες) گفته میشود که این اسم بطور اشتباه وامواژه تِکنالجی (به انگلیسی: technology) به معنای «فناوری» در زبان انگلیسی شده است. ( ویکی پدیا )
دانشنامهٔ بریتانیکا هنر را بهعنوان «استفاده از توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا ، محیطی یا تجاربی که میتوان با دیگران تقسیم شود» تعریف میکند.
تجربه بصری انسان نخست به خاطر یادگیری ، فهم و واکنش او نسبت به محیط اوست ، قدیمی ترین مطلب ضبط شده توسط انسان به صورت تصویر است و نزدیک به سی هزار سال پیش ترسیم شده است . از این رو لازم است به کار ویژه این جریان ، یعنی تصویر گری و نیز خود تصویرگر یا پدید آورنده تصویر ، در جامععه توجه کنیم .
ولی مانع بزرگی در این راه وجود دارد ، این مانع هم آن تفکیک هنرهای بصری به دو گروه است ، که با نام هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی آنها را از یکدیگر جدا می کند . تعریف و حدود معنای این نام ها در هر برهه ای از تاریخ دچار تغییر و دگرگونی گشته است ولی مهمترین عامل جدا نگاه داشتن آنها از یکدیگر جنبه مفید بودن و جنبه صرفاً هنری و زیبا شناسانه آنها بوده است . ( مبادی سواد بصری ، دونیس ا.داندیس ، ص 20 )
منظور از مفید بودن یک محصول آن است که طرح و یا تولید آن برای رفع نیازهای اولیه و روزمره انسان باشد . این گونه نیازهای انسان از فرهنگ های بدوی تا فرهنگ های صنعتی پیشرفته امروز تفاوت چندانی نکرده است :
- انسان باید غذا بخورد از این رو لازم است شکار و به کشت زرع بپردازد ...
- احتیاج به ظروفی برای پختن و خوردن در آنها دارد ...
- انسان باید بدنه آسیب پذیر خود را در برابر گزند آب و هوا و محیط ناسازگار محافظت کنند و بدین لحاظ احتیاج به وسایلی برای دوختن و بریده و بافتن منسوجات دارد ...
- برای آنکه گرم و خشک بماند و از گزند جانوران و حشرات موذی در امان باشد ، به مکانی برای زیست نیازمند است و ...
اختلاف جوامع از نظر محیط جغرافیایی و فرهنگی تأثیر چندانی در اصل نیازمندیها ندارد ، فقط تعابیر ذهنی سازندگان این اشیا مفید به علت فرهنگ های گوناگون در شکل دادن به این نوع آثار تا حدودی موثر است و همین باعث تنوع در شکل ظاهری آنها میشود که بازتابی از موقعیت مکانی و زمانی خاص است . ( مبادی سواد بصری ، دونیس ا.داندیس ، ص 20 )
اختلاف نظر میان معتقدین به اصالت فایده در آثار هنری و معتقدین به جنبه
صرفاً هنری بر سر نوع انگیزه ای است که سبب شکل گیری شی ای زیبا شده است .
این موضوع ما را به قلمرو زیبا شناسی میکشاند که دربرگیرنده ی تحقیق راجع به ماهیت دریافت حسی و چگونگی تجربه و احساس زیبایی است و منظور از زیبایی بیشتر جنبه هنری آن است ، ولی هدف های هنرهای بصری بسیار است ...
هنرهای بصری ، حتی در شکل عالی خود نیز کار ویژه ای دارند و از این رو دارای فایده هستند ، حال به نشان دادن رابطه انواع مختلف هنرهای بصری و جایگاه آنها در سلسله مراتب ارزشیابی میان هنر کاربردی و هنر زیبا می پردازیم ، شکل زیر بیانگر این سلسله مراتب در فرهنگ معاصر است :
ولی اگر بخواهیم این وضع را در دوره فرهنگی دیگری ارائه کنیم ، باید نمودار خود را تغییر دهیم . مثلاً برای دوره قبل از رنسانس به صورت زیر خواهد بود :
برای نشان دادن دیدگاه مکتب باهاوس ، که میان زیبا و کاربردی بودن هنر تفاوت کیفی قائل نبود و کلیه رشته های هنری را باید روی یک نقطه مرکزی به صورت متصل نشان داد .
شکل قدیمی تقسیم هنر به دو قطب هنر زیبا و کاربردی از نظر معاصران صورت جدیدی گرفته است ، امروز میزان اهمیت بیان ذهنی و کاربرد کیفی هنر ملاک آن تقسیم بندی قرار می گیرد .
تعابیر شخصی همراه با بیان خلاقانه ، به قلمرو هنرهای زیبا مربوط می شود و توجه به فایده و موارد استفاده ، مربوط به هنرهای کاربردی است .
این درست است که یک نقاش هنگامی که بدون سفارش قبلی ، تابلوی میکشد به شرط آنکه غم بازار و فروش آثار اش را نداشته باشند و فقط برای ارضاء خودش بدان کار بپردازد ، کار او ذهنیت او خواهد بود .
ولی کار سفالگری که به ظروف سفالین شکل می دهد نیز به این ترتیب میتواند از جنبه های ذهنی برخوردار باشد . زیرا او ظرف است را به شکلی می سازد که مطبوع و خوشایند خودش باشد
فرق سفالگر با نقاش این است که سفالگری علاوه بر ذهنیات خودش ، مسائل دیگری را نیز باید در نظر بگیرد ، او باید ظرف را به صورتی بسازد که مثلاً آب را در خود نگاه دارد یا به آسانی قابل حمل باشد و یا بتواند به سهولت از آب پر و خالی کرد .
این نوع مسائل که مربوط به موارد استفاده از شیء میشود ، عواملی هستند که جنبه ذوقی و ذهنی شخص طراح را محدود می سازند و پاره ای از کیفیات کار را به اجبار به طراح تحمیل می کنند .
در تقسیم بندی کلی هنر به دوشاخه زیبا وکاربردی، هنرهای زیبا بدون توجه به کارکرد، براساس ذهنیت و خلاقیت هنرمند خلق شده ، درآنها کیفیت های زیبا شناختی براساس ذوق و سلیقه قضاوت می شوند و هنرهای کاربردی علاوه بر در نظرگرفتن جنبه های زیباشناسانه با هدف کارایی شکل می گیرند. البته تداخل نیز در میان این دو گروه وجود داشته و گستره این هنرها درطول تاریخ تغییر پذیرفته است. در واقع تفاوت میان هنر مفید یا کاربردی و هنر ظریف یا زیبا در پی تحولات جامعه اروپایی در قرن هجده میلادی ایجاد شده و دراین تفاوت گذاری، مرزهای بین هنر و صنعت و فن باز شناخته شده است. ( مقاله: بررسی پیوندهای مفهومی هنرهای زیبا و کاربردی بر اساس نظر افلاطون , آذر رهنما ، محمدرضا شریف زاده )
هنرهای زیبا : یا صنایع مُستَظْرَفه (ظریفه) هنرهایی است که تنها به دلایل زیباییشناسی و کمتر با توجه به کارکرد یا پایداریشان خلق شدهاند. به عبارتی نه به خاطر چیزی دیگر، بلکه به خاطر خودشان به وجود آمدهاند؛ مانند: نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی.
هنر کاربردی (به انگلیسی: Applied art)، کاربرد طراحی و زیباییشناسی با هدف کارایی و استفادهٔ روزمره است. در حالیکه هنرهای زیبا برای تحریک فکری نظارهگر یا حساسیتهای دانشگاهی ایفای نقش میکنند، هنرهای کاربردی، طراحی و آرمانهای خلاق را با مقصود کاربردپذیری به هم میآمیزند؛ همچون فنجان، مجله یا نیمکت تزئینی پارک. بخش قابل توجهی از حوزهٔ هنرهای کابردی و هنرهای تزئینی روی هم میافتند؛ و تا حدودی این دو عبارات جایگزین هستند.
حوزههای طراحی صنعتی، طراحی گرافیک، طراحی مد، طراحی داخلی، هنر تزئینی و هنر عملکردی به عنوان هنرهای کاربردی به شمار میآیند. در زمینهٔ هنر خلاق و/یا انتزاعی، حوزههای معماری و عکاسی، به عنوان هنرهای کاربردی در نظر گرفته میشوند.
در واقع منظور از هنرهای کاربردی، هنرهایی است که نخست کارکرد و سودمندی آنها اهمیت دارد و هدف از خلقشان کاربردشان بوده است.
تذکر : استفاده از مطالب وب سایت ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) فقط با ذکر منبع و لینک بلامانع است . کلیه حقوق، محتوا و طراحی سایت متعلق به وب سایت ستاوین میباشد. در غیر این صورت مراتب از طریق مراجع قانونی پیگیری خواهد شد .
دوستان و همراهان عزیز ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) ، با نظرات و پیشنهادات سازنده خود ما را در ارائه هر چه بهتر مطالب و اهداف مان، که همانا ارتقا جایگاه و فرهنگ معماری می باشد ، یاری کنید . منتظر دیدگاه های شما عزیزان هستیم . . .
ترجمه شده توسط تحریریه ستاوین